۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۲۴
یهود شناسی(2)
این نسخه ادامه مقاله یهودشناسی است.
واژه شناسى
واژه فارسى یهودستیزى یا یهود آزارى به جاى واژه انگلیسىAntisemitismبکار گرفته شده است که البته برگردان صحیحى نیست.چرا که این واژه انگلیسى به معنى،ضدیت با نژاد سامى یا سامى ستیزى است.و نژاد سامى نیز به نوادگان فرزند بزرگ حضرت نوح علیه السلام بر مىگردد،که شامل اعراب،یهودیان و غیره مىشود.
شاید اگر واژه قدیمى یهودى منفور براى بیان این مفهوم مصطلح مىگشت، دیگر نیازى به دیگر نیاز به شرح وجه تسمیه واژه آنتى سمیتیسم نبود و کار محققین را نیز در به کار گیرى ترجمه صحیح آن آسان مىنمود چرا که در این خصوص دیگر مخیر به استفاده از معناى تحت اللفظى سامى ستیزى به جاى آنتى سمیتیسم و معناى مصطلح آن،یهود ستیزى یا یهود آزارى نمىشدند. واژه آنتى سمیتیسم اولین بار در سال 1879 توسط فردى به نام ویلهلم مار ابداع گردید.
منابع مختلف توصیفهاى متفاوتى از وى به دست دادهاند.بعضى از«وى به عنوان یک آشوبگر آلمانى یاد کردهاند که مبارزات یهود ستیزانه را در مرکز اروپا سازماندهى کرده است» ،عده دیگر «وى را یک محقق آنتى سمیتیسم دانسته» و«عدهاى از وى به عنوان یک تئوریسین نژادى یاد کردهاند». عدهاى نیز او را یک روزنامه نگار آلمانى اهل هامبورگ مىدانند که این واژه را براى اولین بار در کتاب خود تحت عنوان«پیروزى یهودیت بر ژرمن گرایى»آورده است. پیش از آنکه به بررسى تعاریف هر یک از منابع،حول محور واژه یهود ستیزى بپردازیم.باید به این نکته توجه کنیم که اساسا دلیل به کارگیرى چنین واژهاى که اطلاق جزء به کل است،چه مىباشد.
بسیارى از محققین بر آنند که ریشه واژه قرن نوزدهمى آنتى سمیتیسم را باید در نظریه آلمانى ملت،جستجو کرد.نظریه پردازان اصلى در این نظریه چمبرلین،گوبینو و واگنر مىباشند.
این عده به ویژه گوبینو معتقدند که تنها نژاد خالص ژرمنها هستند. از سوى دیگر«واژه آنتى سمیتیسم داراى ریشههاى زبانشناسى است.اغلب زبانهاى اروپایى همچون انگلیسى،آلمانى،روسى،فرانسه،یونانى،اعضاء خانواده زبانى هستند که هندو- اروپایى نامیده مىشود.در گذشته کلمه آریایى براى توضیح زبان هندو-اروپایى بکار برده مىشد.متخصصین معتقدند که این زبانها،همگى از یک زبان مشتق گردیده است که هزاران سال پیش،تکلم مىشد.یکى دیگر از زبانهاى اصلى این خانواده که به محور هندو-اروپایى مرتبط نیست،زبان سامى است.شامل عبرى و عربى.در قرن نوزدهم بعضى از نویسندگان سیاسى به این مبحث پرداختند که مردمى که در دوران جدید به زبان هندو-اروپایى صحبت مىکنند،متعلق به نژاد آریایى هستند و یهودیان امروزى که ریشه عبرى زبانشان هندو-اروپایى نیست،از نژاد جداگانهاى به نام سامى،هستند.نویسندگان آنتى سمیت،عمدتا معتقدند مردمى که به زبان هندو-اروپایى تکلم مىکنند،از اعضاء یک نژاد برتر هستند». و اینگونه ضدیت با نژاد سامى در قالب واژه آنتى سمیتیسم،شکل گرفت.
اما محققین تعابیر متفاوتى از این واژه به دست دادهاند.عدهاى آنتى سمیتیسم را بدخواهى یا بدرفتارى نسبت به یهودیان در دیاسپورا دانستهاند .یا«احساس غیر دوستانه آریایى نژادان نسبت به کلیمیان در عرصه اجتماع و دنیاى تجارت» ،به عنوان مفهوم آنتى سمیتیسم بر شمرده شده است.
فرهنگ لغت خاورمیانه،آنتى سمیتیسم را تبعیض یا تعصب علیه یهودیان با پیشداورى معنى کرده است.«Prejudice»یعنى«احساس شدید خوب یا تنفر علیه چیزى یا کسى که بدون دلیل و علم باشد.» برخى یهود ستیزى را نام یک بیمارى مىدانند که گریبانگیر بسیارى از اقوام غیر یهودى مىشود.صهیونیستها و یهودیان حامى این طرز تفکر،هیچگاه عامل این بیمارى را مورد توجه قرار نمىدهند بلکه به شرح بیمارى و پیامدهاى آن پرداختهاند.هرتصل ،بنیانگذار صهیونیسم مىگوید: مللى که یهودیان در میانشان زندگى مىکنند،بدون استثناء،یا آشکارا ضد یهودند،یا در نهان.
حییم وایزمن دومین رهبر صهیونیستها نیز معتقد است:«ضدیت با یهود میکروبى است که هر غیر یهودى هر جا باشد و هر چند منکر آن باشد،بدان آلوده است.» به نظر لئو پینسکر : ضدیت با یهود و ترس از یهود یک بیمارى دماغى علاج ناپذیر است که به همین صورت موروثى گشته و در مقام یک بیمارى طى هزاران سال به نسلهاى متعدد به ارث رسیده و درمان ناپذیر گردیده است. یک چنین تفکرى در معناى لغوى واژه آنتى سمیتیسم و در بیان صهیونیستها،یک دشمنى بىدلیل را القاء مىکند که طى قرون متمادى در یک مسیر مشخص و با هدفى معین طرح ریزى شده است.هرتصل در همین معنا مىگوید: ما ملتى هستیم که در هر کجا،صادقانه کوشش کردیم خود را در بین جامعه حل کنیم و جزو آن جامعه بشویم و همرنگ جامعهایکه دور و بر ما بود شده همانند آن زندگى و سلوک کنیم و فقط ایمان و عقیده پدرانمان را نگاهداریم و آن را حفظ کنیم به ما اجازه ندادند این عمل را انجام دهیم/...همه/بىنتیجه و بلا اثر ماند./.../در کشورى که در آن زندگى مىکردیم ما را اجنبى و خارجى پنداشتند حتى کسانیکه کمتر از ما سابقه سکونت و اقامت داشتند،ما را غریبه و ناآشنا خواندند.تحت شکنجه و آزارمان قرار دادند.در تمام دنیا وضع بهمین حال باقى است. هیچ یک از رهبران یهودى هیچگاه به این سؤال جواب ندادهاند که دیگران به چه دلیل با دین و آئین آنها مخالف هستند؟در واقع صهیونیستها اقدام به ریشهیابى این وضع نکردهاند و یا نخواستهاند که ریشه این برخوردها معلوم شود و به همین دلیل تنها به ذکر بیمارى پرداختهاند و نه عامل بیمارى.در حالیکه مىبایست«میکروب بیمارى یهود ستیزى»در طى قرون بازشناسى شود تا دیگران هم به این نکته اساسى رهنمون شوند که چه دلیلى دارد که غیر یهودیان حتى حاضر به تحمل دین یهودى نیز نباشند،چه رسد به یهودى به عنوان یک قومیت و نژاد و بدون دلیل باعث آزار آنان شوند.
پرداختن یکطرفه به یهود ستیزى،فارغ از توجه به ریشههاى آن در بسیارى از موارد گریبانگیر برخى از نظریه پردازان غیر یهودى نیز شده است.تاسیت از جمله این افراد است که «هوادار ضد سامیگرى بود و از گوشه و کنار آنچه را که مىتوانست از کلمات برخورنده و تحقیر آمیز علیه آنها جمع آورى مىکرد.وى آنها را با عبارتهایى مانند:اعقاب اسرائیل جذامى، پرستندگان سرخر،قوم نفرت انگیز و امثال اینها،و با بیان موجز و فشردهاى که از ویژگیهاى اوست یکى از کوتاهترین جملههاى ضد سامى را از خود باقى گذاشت: هر چه در نزد ما مقدس است،نزد آنها کفر آمیز و زشت است و هر چه نزد آنها محترم و مجاز است،نزد ما تنفرانگیز و نارواست. وى در کتاب خود«در جایى که سخن از تبعید 4000 برده آزاد شده (متهم به داشتن افکار خرافى مصرى و یهودى) به جزیره سارانى در میان است مىگوید:اگر آب و هواى ناسالم آن سرزمین موجب مرگ آنها شود،فقدان ناچیزى است.» چنین برخوردى،نتایجى را در برداشته که بسیارى از غیر یهودیان نیز اسیر آن شدهاند و ناخود آگاه کلمه جهود و یهودى،در ذهنشان همسان با کلماتى ناخوشایند با بار منفى است.و در میان بزرگان تاریخ هم،کم نبودهاند کسانى که با این انگیزه خو کرده و متاثر از آن بودهاند؛افرادى نظیر ناپلئون که در خصوص آنان مىگوید: این یهودىها مثل آفات موذى کشاورزى و کرمهاى صد پاى درختى هستند که بالاخره فرانسه مرا خواهند بلعید. باید صرف نظر از احساسات درست یا نادرست نسبت به یهود و یهودیت،علت یهود ستیزى که عمدتا توسط خود یهودیان در محاق تاریکى و غفلت نگه داشته شده است،بررسى و شناسایى شود.
۹۳/۰۲/۰۵