۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۴
واقعا چرا باید نماز را عربی بخوانیم؟
گر خدا متعلق به همه انسان ها نیست؟ پس چرا باید برای صدا زدن خداوند نماز را با اذکار عربی خواند؟ چرا به شکلی که تمایل داشته باشیم، خدا را عبادت نکنیم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
من در
جوانی میخواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم; ولی مشکلاتی پیش آمد که
نتوانستم . اکنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید،
آفرین به همت شما. در آن روزگار، نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره حمد بود
که لابد شما آن را حل کرده اید . اکنون یکی از شما که از دیگران مسلطتر
است، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است. یکی از ما به
عادت دانش آموزان دستش را بالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد. آقا با
لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یک نفر است; زیرا من از عهده پانزده
جوان نیرومند بر نمی آمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله
را چگونه ترجمه کردید؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده
مهربان . حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نکنم ترجمه درست بسم الله
چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد. اما «الله» قابل
ترجمه نیست; زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی توان ترجمه کرد;
مثلا اگر اسم کسی «حسن» باشد، نمیتوان به آن گفت «زیبا» . ترجمه «حسن»
زیبااست; اما اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا، خوشش نمی آید. کلمه الله
اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق میکنند. نمیتوان
«الله» را ترجمه کرد، باید همان را به کار برد . خوب «رحمن» را چگونه
ترجمه کرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده . حضرت ارباب فرمود: این ترجمه
بد نیست، ولی کامل نیست; زیرا «رحمن» یکی از صفات خدا است که شمول رحمت و
بخشندگی او را میرساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست; «رحمن» یعنی
خدایی که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم می کند و همه را در کنف
لطف و بخشندگی خود قرار میدهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا
میفرماید . در هر حال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» در حد کمال ترجمه نیست .
خوب، رحیم را چطور ترجمه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان» . حضرت
آیت الله ارباب فرمود: اگر مقصودتان از رحیم من بودم - چون نام وی رحیم بود
- بدم نمی آمد «مهربان» ترجمه کنید; اما چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام
پروردگار است، باید درست معنا شود . اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده
بودید، راهی به دهی میبرد; زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان
مؤمنان را عفو میکند . پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید، بد نیست;
ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد . من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم;
اما به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم . تازه این
فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلی پیچیده
تر میشود . اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از
نماز خواندن به فارسی برندارید; زیرا خواندنش از نخواندن نماز به طور کلی
بهتر است .
در اینجا، همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذرخواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهای گذشته را اعاده کنیم . ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و از کار خود اظهار پیشمانی کردیم. حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد . ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه میکرد، خدا حافظی کردیم. بعد نمازها را اعاده کردیم و از کار جاهلانه خود دست برداشتیم.
در اینجا، همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذرخواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهای گذشته را اعاده کنیم . ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و از کار خود اظهار پیشمانی کردیم. حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد . ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه میکرد، خدا حافظی کردیم. بعد نمازها را اعاده کردیم و از کار جاهلانه خود دست برداشتیم.
این خاطره به شما در نحوه برخورد با این پرسش کمک می کند.
در ادامه پاسخ اصل شبهه را نیز به این شرح به شما تقدیم می کنم:
هیچ منعی در عبادت خداوند به صورت دلخواه وجود ندارد. قرآن کریم می فرماید: الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿آلعمران: ١٩١﴾
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
بنا بر این هر کس به هر صورتی که بخواهد می تواند خداوند را عبادت کند. اساس معنی ذکر خدا همین است که همیشه و در همه حال به یاد خداوند متعال باشیم. اما در عین حال خداوند واجباتی را به صورت حداقل برای ما مقرر داشته که آن ها را باید طبق آنچه خداوند خود فرموده است انجام دهیم. از جمله آن ها نماز است که در تمام ادیان گذشته وجود دارد. مانند بودیسم، هندوئیسم، جینیزم، شینتوئیزم، زرتشت، یهودیت و مسیحیت. اما نمازی که در دین مبین اسلام است از نماز سایر ادیان کامل تر و حتی آسان تر است. به عنوان مثال شما می توانید جستجو کنید و فیلمی از نماز یهودیان را دانلود کرده و مشاهده کنید و ببینید که چقدر طولانی و سخت است.
در نماز اسلام نیز برخی از آداب آن جزء مستحبات است. به عنوان مثال تسبیحات اربعه طبق نظر مشهور مراجع، فقط یک بار هم می تواند خوانده شود. قنوت مستحب است و می تواند خوانده نشود و ... .
با این حال انجام مستحبات و خواندن نماز کامل به انسان توفیق بیشتری در انجام عبادات می بخشد.
علاوه بر آنچه گفتم به نکات زیر نیز توجه کنید:
نکته اول: می توان گفت عمده ترین دلیل در خواندن نماز به زبان عربی، پس از آن که نماز، سنت پیامبر است و عبادات توقیفی(به جا آوردن آنها باید به همان شکلی باشد که خداوند تعیین فرموده است.) هستند، حفظ و بقای نماز در طول قرون و اعصار است که بدون کم و کاست برای همیشه باقی بماند و اگر هر کسی به زبان محلی و مادری خود آن را تلفظ می نمود احتمال کم و زیاد شدن الفاظ، تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس منتفی نبود و چه بسا این تغییرات، به دیگر واجبات و ارکان نماز نیز سرایت می کرد و شاید کم کم اصل نماز از اهمیت افتاده و کاملاً به فراموشی سپرده می شد.
بدیهی است برای اینکه هر چیزی برای همیشه و در طول تاریخ بماند باید دارای معیار و مقیاسی غیرقابل تغییر باشد، نظیر اینکه در مورد اندازه، میلی متر، سانتی متر و یا متر و در مورد وزن، گرم، کیلو و... را به عنوان معیار و میزان غیرقابل تغییر قرار داده اند، هم چنین در مورد نماز، اموری را که به نام واجبات و ارکان است به عنوان معیار و ملاک قرار داده اند که یکی از آنها لزوم عربی بودن اذکار واجب آن است.
نکته دوم: اسلام یک دین جهانى است و مىخواهد همه ی مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد قرار دهد. تشکیل چنین جمعیتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم کنند، امکان پذیر نیست و زبان عربى که به اعتراف اهل فن، از جامعترین زبانهاى دنیاست، مىتواند به عنوان یک زبان بین المللى و زبان نماز تمام مسلمانان، رمز وحدت و نشانهى یگانگى مسلمانان باشد؛ این اصل در سایر دستورات اسلامى، همچون به سوى قبلهى واحد نماز خواندن و... نیز تجلى پیدا کرده است.
نکته سوم: ممکن است به ذهن کسی برسد که وادار کردن مردمی غیر مسلط بر زبان عربی به خواندن نماز به زبان عربی، نوعی ایجاد مشقت برای آنها و اجحاف و ستم در حق آنهاست. در جواب می توان گفت برای مردمی که برای رفع حوائج روزمره ی خود، ده ها و بلکه صدها اصطلاح و واژههای بیگانه را به راحتی یاد گرفته و به کار می برند، یاد گرفتن کلمات نماز که مجموع کلمات واجب آن (با حذف کلمات تکراری) حدود 20 کلمه می باشد، کار مشکلی نیست و از طرف دیگر ، معنای ظاهری و سطحی کلمات نماز بسیار ساده و آسان است و همهی مردم به راحتی می توانند معنای سطحی و ظاهری بسم الله الرحمن الرحیم و... را یاد بگیرند؛ هر چند این کلمات دارای معانی عمیق و گسترده نیز هست.
نکته چهارم: از نظر زبان شناسان، زبان عربی از کاملترین زبان های دنیا است که به خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند.[1]
نکته پنجم: عربى بودن الفاظ و اذکار در هر حکم و عبادتى شرط لازم نیست.همان طوری که بنابر نظر بعضى از علما، عربى بودن صیغهى عقد ازدواج ضرورتى ندارد[2] و بعضى از علما همچون امام خمینى (قدس سره) در این باره مىفرمایند: اگر مکلف خودش نمىتواند صیغه را به عربى بخواند، حتى در صورتى که بتواند وکیل بگیرد جواز عقد به غیر عربى خالى از قوت نیست.[3] هم چنین لازم نیست دعاها نیز حتماً به عربى خوانده شوند و انسان در غیر از حالت نماز می تواند با خداوند به هر زبانی صحبت و با او راز و نیاز کند و به فتوای اکثر مراجع، در نماز نیز در غیر از اذکار واجب و خصوصاً در قنوت، می تواند به زبان غیر عربی دعا کند.[4] البته آنچه گفته شد به معناى بى توجهى مسلمانان به معانى اذکار در نماز و... نیست؛ بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معناى نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خداى خود چه مىگوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بىروح تلقى نشده و سکوى پرواز او به سوى ابدیت خواهند گشت.
[1]. المیزان، ج 4، ص 160؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 300 و ج 13، ص 311.
.[2] معلقات آیت الله گرامى، ج 4، ص 645.
.[3] عروة الوثقى، ج2، حاشیهى ص 645.
[4]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 62.
در ادامه پاسخ اصل شبهه را نیز به این شرح به شما تقدیم می کنم:
هیچ منعی در عبادت خداوند به صورت دلخواه وجود ندارد. قرآن کریم می فرماید: الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿آلعمران: ١٩١﴾
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
بنا بر این هر کس به هر صورتی که بخواهد می تواند خداوند را عبادت کند. اساس معنی ذکر خدا همین است که همیشه و در همه حال به یاد خداوند متعال باشیم. اما در عین حال خداوند واجباتی را به صورت حداقل برای ما مقرر داشته که آن ها را باید طبق آنچه خداوند خود فرموده است انجام دهیم. از جمله آن ها نماز است که در تمام ادیان گذشته وجود دارد. مانند بودیسم، هندوئیسم، جینیزم، شینتوئیزم، زرتشت، یهودیت و مسیحیت. اما نمازی که در دین مبین اسلام است از نماز سایر ادیان کامل تر و حتی آسان تر است. به عنوان مثال شما می توانید جستجو کنید و فیلمی از نماز یهودیان را دانلود کرده و مشاهده کنید و ببینید که چقدر طولانی و سخت است.
در نماز اسلام نیز برخی از آداب آن جزء مستحبات است. به عنوان مثال تسبیحات اربعه طبق نظر مشهور مراجع، فقط یک بار هم می تواند خوانده شود. قنوت مستحب است و می تواند خوانده نشود و ... .
با این حال انجام مستحبات و خواندن نماز کامل به انسان توفیق بیشتری در انجام عبادات می بخشد.
علاوه بر آنچه گفتم به نکات زیر نیز توجه کنید:
نکته اول: می توان گفت عمده ترین دلیل در خواندن نماز به زبان عربی، پس از آن که نماز، سنت پیامبر است و عبادات توقیفی(به جا آوردن آنها باید به همان شکلی باشد که خداوند تعیین فرموده است.) هستند، حفظ و بقای نماز در طول قرون و اعصار است که بدون کم و کاست برای همیشه باقی بماند و اگر هر کسی به زبان محلی و مادری خود آن را تلفظ می نمود احتمال کم و زیاد شدن الفاظ، تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس منتفی نبود و چه بسا این تغییرات، به دیگر واجبات و ارکان نماز نیز سرایت می کرد و شاید کم کم اصل نماز از اهمیت افتاده و کاملاً به فراموشی سپرده می شد.
بدیهی است برای اینکه هر چیزی برای همیشه و در طول تاریخ بماند باید دارای معیار و مقیاسی غیرقابل تغییر باشد، نظیر اینکه در مورد اندازه، میلی متر، سانتی متر و یا متر و در مورد وزن، گرم، کیلو و... را به عنوان معیار و میزان غیرقابل تغییر قرار داده اند، هم چنین در مورد نماز، اموری را که به نام واجبات و ارکان است به عنوان معیار و ملاک قرار داده اند که یکی از آنها لزوم عربی بودن اذکار واجب آن است.
نکته دوم: اسلام یک دین جهانى است و مىخواهد همه ی مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد قرار دهد. تشکیل چنین جمعیتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم کنند، امکان پذیر نیست و زبان عربى که به اعتراف اهل فن، از جامعترین زبانهاى دنیاست، مىتواند به عنوان یک زبان بین المللى و زبان نماز تمام مسلمانان، رمز وحدت و نشانهى یگانگى مسلمانان باشد؛ این اصل در سایر دستورات اسلامى، همچون به سوى قبلهى واحد نماز خواندن و... نیز تجلى پیدا کرده است.
نکته سوم: ممکن است به ذهن کسی برسد که وادار کردن مردمی غیر مسلط بر زبان عربی به خواندن نماز به زبان عربی، نوعی ایجاد مشقت برای آنها و اجحاف و ستم در حق آنهاست. در جواب می توان گفت برای مردمی که برای رفع حوائج روزمره ی خود، ده ها و بلکه صدها اصطلاح و واژههای بیگانه را به راحتی یاد گرفته و به کار می برند، یاد گرفتن کلمات نماز که مجموع کلمات واجب آن (با حذف کلمات تکراری) حدود 20 کلمه می باشد، کار مشکلی نیست و از طرف دیگر ، معنای ظاهری و سطحی کلمات نماز بسیار ساده و آسان است و همهی مردم به راحتی می توانند معنای سطحی و ظاهری بسم الله الرحمن الرحیم و... را یاد بگیرند؛ هر چند این کلمات دارای معانی عمیق و گسترده نیز هست.
نکته چهارم: از نظر زبان شناسان، زبان عربی از کاملترین زبان های دنیا است که به خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند.[1]
نکته پنجم: عربى بودن الفاظ و اذکار در هر حکم و عبادتى شرط لازم نیست.همان طوری که بنابر نظر بعضى از علما، عربى بودن صیغهى عقد ازدواج ضرورتى ندارد[2] و بعضى از علما همچون امام خمینى (قدس سره) در این باره مىفرمایند: اگر مکلف خودش نمىتواند صیغه را به عربى بخواند، حتى در صورتى که بتواند وکیل بگیرد جواز عقد به غیر عربى خالى از قوت نیست.[3] هم چنین لازم نیست دعاها نیز حتماً به عربى خوانده شوند و انسان در غیر از حالت نماز می تواند با خداوند به هر زبانی صحبت و با او راز و نیاز کند و به فتوای اکثر مراجع، در نماز نیز در غیر از اذکار واجب و خصوصاً در قنوت، می تواند به زبان غیر عربی دعا کند.[4] البته آنچه گفته شد به معناى بى توجهى مسلمانان به معانى اذکار در نماز و... نیست؛ بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معناى نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خداى خود چه مىگوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بىروح تلقى نشده و سکوى پرواز او به سوى ابدیت خواهند گشت.
[1]. المیزان، ج 4، ص 160؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 300 و ج 13، ص 311.
.[2] معلقات آیت الله گرامى، ج 4، ص 645.
.[3] عروة الوثقى، ج2، حاشیهى ص 645.
[4]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 62.
آقای
دکتر محمد جواد شریعت که با جمعی از دانشجویان با مرحوم حاج آقا رحیم
ارباب اصفهانی، جهت دریافت پاسخ همین سوال ، دیدار داشتند و این گفتگو را نقل کرده اند.
منبع:پرسش شما
۹۳/۱۲/۲۶