چشم انداز فروپاشی اسرائیل
و این مقاله،درسی برای دشمن شناسان و بیداردلان و زنگی باشد برای آنانی که فکر می کنند اسرائیل و آمریکا
چه غولهایی هستند...همانا که پیروزی نزدیک و فروپاشی آنها نزدیک است.همچنین در مقاله "ارتش آمریکا رو به پوک شدن"به ضعفهای ارتش آمریکا پرداختیم،هرچند می دانیم قدرت الله بالاتر از همه اینهاست.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نقل از اسلام تایمز به اخذ از خبرگزاری فارس.
طی سالهای اخیر، حوادث خشونت بار در میان جوانان دختر و پسر افزایش چشمگیری یافته و حوادثی چون تجاوز جنسی، آواز و اذیت جنسی، چاقوکشی...
در مباحث براندازی نرم سعی بر آن است که با هدفگیری نقاط آسیبپذیر مانند گستهای داخلی و تهدیدپذیریها و با تعریض و تعمیق این گسستها، فرایند واگرایی از درون و بحرانهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی کشور دچار هرج و مرج گردیده و در نهایت آمادگی برای برپایی شورشها و جنبشهای فراگیر به وجود آید. در این جا با برشماری نقاط ضعف و تهدیدپذیریها رژیم غاصب صهیونیستی به گسستهای داخلی و شکافهای محیطی آن اشاره مینماییم.
گسستهای اجتماعی:
طی سالهای اخیر، حوادث خشونت بار در میان جوانان دختر و پسر افزایش چشمگیری یافته و حوادثی چون تجاوز جنسی، آواز و اذیت جنسی، چاقوکشی در مدارس، حمله دانشآموزان به معلمانشان و همچنین انصراف از خدمت به همراه بحران اقتصادی، از جمله عواملی هستند که جامعه رژیم صهیونیستی را در منجلابی از بیثباتی اجتماعی و تمردها فرو برده است. در زیر به صورت مختصر به برخی از این نابهنجاریها اشاره میگردد:
*افزایش استعمال مشروبات الکلی و مواد مخدر
دادههای منتشره از سوی انجمن سلامتی کودک در رژیم صهیونیستی،نشان میدهد که طی سال 1999 تا 2005، تعداد جوانان اسرائیلی که به اتهام حمل و فروش مواد مخدر دستگیر شدهاند، به 30درصد حتی بیشتر، افزایش یافته است همچنین طبق نظر سنجیای که در وزارت کار و رفاه اجتماعی رژیم صهیونیستی انجام داده است، درصد بالایی از دانشآموزان مدارس رژیم صهیونیستی به مشروبات الکلی اعتیاد دارند.
* میانگین بالای خشونت
اشتغالگری صهیونیستها نقش مهمی در تعمیم و گسترش پدیده خشونت دارد، چرا که موجب تحکیم این ایده میشود که تنها راه حل بیرون آمدن از مشکلات، استفاده از ابزار زور است از اینرو فرهنگ زورمدارانه در جامعه تعمیم مییابد که در صورت بروز مشکلات داخلی امکان افزایش درگیری و تنازع قابل پیشبینی است.
*سست شدن پایههای زندگی خانوادگی
پایههای زندگی خانوادگی در جامعه رژیم صهیونیستی، به شدت متزلزل شده است، بنابر اعلام روزنامه هاریف، از هر سه ازدواج، یک مورد به طلاق منجر میشود و این نشان دهنده افزایش میزان طلاق در اسرائیل، از سال 1990 است. در ضمن تلآویو در صدر لیست طلاق قرار دارد از دیگر موارد میتوان به افزایش تجاوز جنسی کودکان در خانواده، افزایش موارد جنایات و جرایم جنسی که افراد کوچک جامعه در خارج خانواده در معرض آن قرار میگیرند و بالا رفتن میزان تولد فرزندان نامشروع اشاره کرد.
*مهاجرت معکوس
پدیده مهاجرت معکوس در اسرائیل پدیدهای است که از زمان شروع انتفاضه دوم و به خصوص در سالهای اخیر و طی دو جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه که کمربند تهدیدات امنیتی اسرائیل در شمال و جنوب کامل گشت، تشدید گشته است. یکی از ابعاد خطرناک این پدیده، مهاجرت نخبگان یا همان فرار مغزها و همچنینی بدنه فعال جامعه اسرائیلی است.
*تبعیض سیاسی ـ اجتماعی
یهودیان مهاجر به سرزمینهای اشغالی را میتوان به دو دسته یهودیان غربی (اشکنازیها) و یهودیان شرقی (سفاردیها) تقسیم کرد. موج اول و یا به تعبیری دیگر شهروندان درجه یک اسرائیل را یهودیان غربی تشکیل میدهند از اینرو این دسته از شهروندان که غالبا یهودیان مهاجر از اروپای غربی میباشند بیشتر پستهای کلیدی و حساس را در اختیار دارند و یهودیان شرقی که عمدتا مهاجران آسیایی ـ آفریقایی و اروپای شرقی هستند در رتبه بعدی برای رشد سیاسی و در اختیار گرفتن مسئولیتها قرار دارند. براساس گفتمان مدرنیستی صهیونیستی، یهودیان سفاردی دارای نقص تکاملی هستند. براساس این گفتمان اشکنازیها متمدن و مدرن هستند و سفاردیها، اهل خرافه، سنتی و غیرمتمدن از این رو حتی سفاردیها به عنوان ابزار تحقق خواستههای اشکنازیها نیز نگریسته میشود.
*کاهش امید به زندگی
جامعه اسرائیل به دلیل این که دائما در شرایط امنیتی و پلیسی به سر میبرد و همچنین به دلیل فشارهای بالای روانی ناشی از این خطرات امنیتی محیطی و ضربات اقتصادی ناشی از جنگها و به ویژه دو جنگ 33 روزه و 22 روزه و در نتیجه افزایش نرخ بیکاری و تورم، امید چندانی به آینده ندارد.
گستهای سیاسی
*بحران مشروطیت:
رژیم غاصب صهیونیستی علیرغم تلاش فراوانی که نمود، تا در میان افکار عمومی دنیا و دولتهای منطقه و جهان به رسمیت شناخته شود هنوز به عنوان رژیمی اشغالگر شناخته میشود که تشکیل آن مبتنی بر زور و تجاوز و تحمیل بوده است. و تنها کشور جهان است که در موجودیت آن مناقشه است لازم به یادآوری است که رژیم صهیونیستی هنوز فاقد یک قانون اساسی مدون و جامع است.
*منازعات حزبی:
از آن جا که احزاب در ساختار سیاسی اسرائیل نقش اصلی را بازی میکنند. فهم نحوه فعالیت آنها در تحلیل شرایط سیاسی اسرائیل نقش بسزایی دارد احزاب اصلی و صاحب رأی اسرائیل را میتوان به پنج حزب کار حزب موسوم به چپ، لیکود حزب راست افراطی، کادیما حزب راست میانهرو، اسرائیل خانه ما حزب ملیگرای افراطی و شاس که حزبی مذهبی میباشد تقسیم کرد. به دلیل این که این احزاب از حیث آماری چندان برتری قابل توجهی بر یکدیگر ندارند و همچنین از رویکردهای سیاسی متفاوت و بعضا متعارضی برخوردارند مسئله انتخابات پارلمانی و سپس تشکیل کابینه ائتلافی همیشه یکی از مهمترین کشمکشها و تضادهای داخلی اسرائیل را تشکیل میدهد در این راستا حتی شیمون پرز رئیس جمهور فعلی نیز آینده محتوم اسرائیل را آیندهای شبیه به کشورهایی مانند یوگسلاوی و چکسلواکی دانست که سرنوشتی جز تجزیه از درون را تجربه نکردند.
*افزایش بیاعتمادی مردم به رهبران:
ریشه این بیاعتمادی را میتوان در دو مسئله دانست اول این که رواج زیاد فسادهای مالی و اخلاقی در بین مسئولان عاملی بر افزایش این بیاعتمادی گشته است. دوم این که نسل رهبران قوی و قابل اعتماد اسرائیل با مرگ آریل شارون از بین رفتهاند و تقریبا بحران عدم وجود رهبران کاریزما و قابل اعتماد هر چه بیشتر اعتماد مردم را از مسئولان برداشته است.
شکلگیری و گسترش پساصهیونیسم
واژه پست صهیونیسم یک اصطلاح سیاسی است که برای اولین بار "یوری رام " جامعهشناس اسرائیلی به گروهی از نخبگان اسرائیل اطلاق کرد. این واژه دو گروه را دربرمیگیرد:
1- مورخین جدید
2- جامعهشناسان منتقد.
تعبیر پست صهیونیسم بر تمامی کسانی اطلاق میشود که در کارهای علمی و تحقیقاتی خود اعمال و اقدامات اسرائیل را از آغاز تاکنون مجددا مورد بررسی قرار داده و از آن انتقاد میکنند. این دو گروه پست صهیونیست به بازخوانی تاریخ جعلی اسرائیل و همچنین تحلیل انتقادی جامعه صهیونیستی روی آوردند به طوری که تصویرپردازی غلط از تاریخ تشکیل اسرائیل که بر اساس دروغ پردازیها و مظلومنماییهای مبتنی بر منافع اسرائیل بود را زیر سوال برده و همچنین پردههای خوشبینانه از جامعه اسرائیل را کنار زده و به تحلیل انتقادی جامعه صهیونیستی روی آوردند.
گسستهای فرهنگی:
*بحران هویت
اسرائیل به دلیل این که هنوز نتوانسته است به دوران تثبیت خود برسد و دائما درگیر کشمکشها و ماجراجوییهای گوناگون بوده است. همیشه با پدیده مهاجرت معکوس و جایگزین مهاجران جدید مواجه بوده است از این رو این سیاست فرهنگی باعث گردیده است تا شهروندان اسرائیلی تعریف دقیق از هویت یا کیستی خود نداشته باشند و امتداد و وابستگیهای فرهنگی سابق و یا امید به مهاجرت در آینده و همچنین آینده مبهم و تیره و تار اسرائیل به آنها فرصت و یا انگیزه کافی برای پذیرفتن هویتی اسرائیلی را به مرحله تثبیت تعریف دقیق از اسرائیلیت نتوانسته ارائه بدهد.
همچنین کشمکشهای تعریف یهودیت به عنوان قوم یا دین نیز بر شدت این بحران افزوده است.
*چند پارگی فرهنگی
جامعه اسرائیل به دلیل این که از کشورهای مختلف جهان مهاجر پذیرفته است با توجه بحران هویتی که در بالا به آن اشاره شد هنوز نتوانسته این چندگانگی قومیتی ـ فرهنگی را به وحدت برساند که نتیجه طبیعی آن تبدیل شدن جامعه اسرائیل به جامعهای چندپاره است که خود به عنوان تهدیدی برجسته در تشدید واگرایی داخلی است.
گسست نظامی
*انصراف از خدمت در ارتش
از جمله مهمترین عوامل این پدیده افزایش میانگین امریکایی شدن و گرایش به سوی لذت و رفاه طلبی است. از دیگر عوامل رد خدمت نظام، درک سربازان از میزان وحشیگری صهیونیستها در مقابل فلسطینیهاست. اسرائیل همچنین با پدیدهای به نام جنبش انصراف از خدمت نظام روبروست این جنبش در زمانی که جنبش مقاومت به اوج خود برسد، خطر واقعی علیه توان نظامی رژیم صهیونیستی به شمار میآید، چرا که ارتش اسرائیل را از درون مسموم میکند و موجب کاهش مشارکت در فعالیتهای نظامی میشود.
تهدید پذیریهای اسرائیل
*تهدیدات محیطی
اسرائیل از نگاه جغرافیایی سیاسی از زمره کشورهای ذرهای به حساب میآید که از تهدیدپذیری امنیتی بالا رنج میبرند. رژیم صهیونیستی در بدو تأسیس خود شعار تشکیل حکومت از نیل تا فرات را سر میداد اما پس از عقبنشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال 2000 روند تنگتر شدن دائره تهدیدات امنیتی این رژیم شدت یافت و همچنین شکستهای دوگانه این رژیم در جنگهای 33 روزه و 22 روزه و عدم دستاوردی خاص در نابودی توان موشکی حزبالله و حماس به ویژه جنگ 22 روزه جنگ را به داخل مرزهای سرزمینهای اشغالی کشاند تا استراتژی امنیتی اسرائیل که دفاع در عمق بود به شکست بیانجامد و این خود آغازی بود بر تکمیل کمربند تهدیدات امنیتی شمال ـ جنوب در اراضی اشغالی.
بدون شک بالا رفتن میزان تهدیدات اسرائیل به طور مستقیم بر مهاجرت معکوس، فرار سرمایه و نخبگان، کاهش نرخ و... تأثیر میگذارد که خود عوامل بسیار مهمی در بحرانی شدن اوضاع اقتصادی اسرائیل هستند.
*انزوای منطقهای
رفتار وحشیانه اسرائیل باعث گردیده تا چهرهای منفور از این رژیم ضدبشری در اذهان ملتهای منطقه و جهان نقش بندد. از اینرو هیچگاه این رژیم نتوانسته برای خود جذابیت و گیرایی لازم به خصوص در سطح منقطه دست و پا نماید همین مسئله باعث گردیده تا اسرائیل در سطح منطقه از انزوای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی ورزشی رنج ببرد که در صورت بالا رفتن همگرایی کشورهای اسلامی در افزایش میزان انزوای منطقهای اسرائیل و تحریم همه جانبه اسرائیل و حامیانش و قطع کامل روابط سیاسی موجبات زوال اسرائیل را فراهم میآید.
*افزایش میزان نفرت از اسرائیل در غرب
اسرائیل همیشه یکی از نقاط قوت خود را حمایت بیچون و چرا و همه جانبه غرب به ویژه آمریکا از خود میدانسته که این حمایت یکی از عوامل بنیادی حفظ و استمرار این رژیم استعمار ساخته بوده و خواهد بود. اما دو عامل باعث گردیده تا مسئله حمایتهای غرب از اسرائیل دستخوش بازنگری شود. اول انزجار افکار عمومی غرب از اسرائیل دوم شریک جرم بودن غرب در جنایات اسرائیل و کاهش جذابیت خود و یا محکومیت اسرائیل را برگزینند. از این رو یکی از جهتگیریهای مبارزه با اسرائیل میبایست تبدیل کردن فرصت حمایتهای غرب از اسرائیل به تهدیدی برای این رژیم باشد.
و با این همه اگر خدا بخواهد در مقاله ای دیگر افتضاحات رژیم صهیونیستی برابر حزب الله و حماس را یادآور خواهیم شد.
و البته احتمال انتقال قدرتی بزرگ می رود و لازم به ذکر است برای سران صهیونیستها جایی که پول باشد ارض مقدس است و همچنین رژیم صهیونیستی خود به سرباری برای آمریکا تبدیل شده و همین سربار دارد قاطرش را دیوانه می کند...
برای ظهور حضرت صاحب العصر و الزمان،قطب دایره امکان صلوات.