آیا قرآن کریم،بعد از 1400 سال تحریف نشده است؟
به چه دلیلی می گویید قرآن تحریف نشده؟آیا هیچکس نمی تواند و نتوانسته در آن دست ببرد؟...
بسم الله الرحمن الرحیم
پیش از پرداختن به پاسخ، لازم است مراد از «تحریف در قرآن» روشن شود:تحریف از «حَرْف» گرفته شده است و «حرفُ الشیء» یعنى کناره و لبه چیزى؛ مثل: «حرف السیف» بهمعناى لبه شمشیر. تحریف الکلام یعنى: «کلام را به کنارهاى مایل کنیم که احتمال در آن داده شود و بتوان دو معنى از آن دریافت کرد». قرآن کریم درباره یهود مىفرماید: «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» نساء، 46. یعنى کلمات الهى را از جایگاه خود منحرف مىساختند؛ مثلاً وقتى خداوند به آنان فرمود «قُولُوا حِطَّةٌ» بقره، 58. بگویید «حِطَّه» (گناهان ما را بریز) آنان مىگفتند «حُنْطَه» یعنى گندم. آنها کلمه را تغییر مىدادند تا معنا تغییر پیدا کند.
قرآن پژوهان و مفسران برای تحریف تا هفت معنا برشمردهاند، اما معنایی که
مرکز گفت و گو شده، عبارت است از: پدید آمدن هرگونه زیاده یا کاستی در متن
قرآن موجود. تحریف به زیاده، معتقدان چندانی ندارد و تقریباً نظریهای
متروک است. بیشتر بحث در دایرة تحریف به کاستی و نقصان در قرآن مطرح است
که اکثر دانشمندان مسلمان – اعم از شیعه و سنی – با ردّ هرگونه ادعای تحریف
این گونه در قرآن، به دلایل زیادی استناد کردهاند تا پیراستگی ساحت قرآن
مجید را از هرگونه دخل و تصرف به اثبات برسانند. قرآن کریم معجزه جاویدان، و
سند رسالت حضرت محمد(ص) است.
این کتاب آسمانی ویژگیها و امتیازاتی دارد، از جمله این که از آغاز نزول
تا کنون از تحریف مصون مانده، و قرآن فعلی بدون کم و زیاد همان قرآنی است
که بر پیامبر نازل شده، چرا که حافظ و پاسدار قرآن، خدای قادر و توانا است:
«إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کردیم و ما
خود نگهدار آن خواهیم بود».(1)
در این آیه خدا خویشتن را ضامن نگهداری قرآن معرفی کرده است. از این جا
معلوم می شود که اگر جن و انس و تمام قدرتها بر ایجاد تحریف در قرآن متحد
شوند، هیچ کاری از پیش نخواهند برد. از این رو خدا فرمود: «همانا این قرآن،
کتابی نفوذناپذیر است که نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن راه ندارد و
از جانب خداوند حکیم و ستودنی نازل گشته است».(2)
دلایل عدم تحریف قرآن
1. گذشته از دلایل قرآن که در بالا نمونههایی از آن اشاره شد، عدم تحریف قرآن دلایل دیگری نیز دارد. از جمله:
گواهی تاریخ
بنا به گواهی غیر قابل تردید تاریخ، امکان تحریف و دستکاری قرآن وجود
نداشته؛ زیرا قرآن کتابی است که از روز اوّل مورد عنایت و اهتمام مسلمانان
بوده است. قرآن برای مسلمانان همه چیز بوده است: قانون اساسی، دستور عمل
زندگی، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسمانی و رمز عبادت و بندگی. قرآن کتابی
بود که مسلمانانِ همواره در نماز و مسجد و خانه و میدان جنگ، به هنگام رو
به رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانیت مکتب، از آن استفاده می
کردند.
از تواریخ اسلامی استفاده می شود که تعلیم قرآن را مِهر زنان قرار می
دادند. اصولاً تنها کتابی که در همه محافل مطرح بود و هر فردی را از آغاز
عمر با آن آشنا می کردند و هر کس می خواست درسی از اسلام بخواند، آن را به
او تعلیم می دادند، قرآن مجید بود.
با توجه به این که قرآن به صورت یک مجموعه، با همین شکل فعلی در عصر پیامبر
جمع آوری شده بود،(3) و مسلمانان سخت به یادگرفتن و حفظ آن اهمیت می
دادند. اصولاً شخصیت افراد در آن عصر تا حد زیادی به این شناخته می شد که
چه اندازه از آیات را حفظ کرده باشند. شمار حافظان قرآن به اندازه ای زیاد
بود که در تواریخ می خوانیم در یکی از جنگها که زمان ابوبکر واقع شد،
چهارصد نفر از قاریان قرآن به قتل رسیدند. در داستان "بئر معونه" (یکی از
آبادیهای نزدیک مدینه) و جنگی که در آن منطقه در زمان حیات پیامبر(ص)
اتفاق افتاد، می خوانیم که جمع کثیری از قاریان در حدود هفتاد نفر شربت
شهادت نوشیدند.(4)
از این مطالب روشن می شود که حافظان و قاریان و معلّمان قرآن آن قدر زیاد
بودند که تنها در یک جنگ این تعداد شهید شدند، چرا که قرآن فقط قانون اساسی
برای مسلمانان نبود، بلکه همه چیز آنها بود، مخصوصاً در آغاز اسلام که
هیچ کتابی جز آن نداشتند و تلاوت و قرائت و حفظ و تعلیم و تعلّم مخصوص قرآن
بود. قرآن یک کتاب متروک در گوشة خانه و یا مسجد که گَرد و غبار فراموشی
روی آن نشسته باشد نبود تا کسی از آن کم کند یا بر آن بیفزاید.
حفظ قرآن به عنوان یک سنت و عبادت بزرگ همیشه میان مسلمانان مطرح بوده و
هست، نیز بعد از پیدا شدن صنعت چاپ که سبب شد این کتاب به عنوان
پرتیراژترین کتاب در کشورهای اسلامی چاپ و نشر گردد، باز حفظ قرآن به عنوان
یک سنت دیرینه و افتخار بزرگ، موقعیت خود را حفظ کرد، به طوری که در هر
شهر و دیار همیشه جمعی حافظ قرآن بوده و هستند. اکنون در بعضی کشورهای
اسلامی مدرسههایی وجود دارد که برنامه شاگردان آن در درجة اوّل حفظ قرآن
است. سنت حفظ قرآن از عصر پیامبر(ص) و به دستور و تأکید آن حضرت در تمام
قرون ادامه داشته است. هم چنین سنت قرائت قرآن در شبها و روزهای متعدد و
ثواب بسیاری که برای قرائت ذکر شده است. با چنین وضعی اصولاً تحریف قرآن
امکان پذیر نبوده است.
دعوت همة پیشوایان اسلام به قرآن موجود:
بررسی کلمات پیشوایان بزرگ اسلام نشان می دهد که ایشان از آغاز اسلام،
مردم را به تلاوت و عمل به قرآن موجود دعوت می کردند، و این ثابت میکند که
کتاب آسمانی به صورت یک مجموعه دست نخورده در همة قرون، از جمله قرون
نخستین اسلام موجود بوده است.
مولای متقیان علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت هیچ اشاره ای به کم یا زیاد شدن
قرآن نفرمود؛ نه تنها این کار را نکرد، بلکه بارها مردم را به عمل و چنگ
زدن به قرآن موجود دعوت نمود. اگر کم و زیادی در قرآن پیش آمده بود،مسلّماً
آن حضرت قرآن اصلی را بر مردم عرضه می نمود.
خاتمیت:
پس از قبول خاتمیت پیامبر(ص) و این که اسلام آخرین آیین الهی است، و رسالت
قرآن تا پایان جهان برقرار خواهد بود، چگونه می توان باور کرد که خدا این
یگانه سند اسلام و پیامبر را پاسداری نکند؟ (8)
چون یکی از دلایل نبوتهای تازه، تحریف کتاب آسمانی بوده است و اگر تحریف
در قرآن صورت گرفته بود، باید پیامبری از طرف خداوند برای اصلاح می آمد، در
حالی پیامبر اسلام، خاتم پیامبران شناخته شده است.
با توجه به این دلایل و دلایل دیگر که در کتابهای علوم قرآنی نوشته شده
است،(9) علما و دانشمندان و مفسران اسلامی، با قاطعیت تمام، تحریف قرآن را
ردّ کرده و معتقد شدهاند که قرآن مجید به هیچ وجه تحریف نشده و نخواهد شد.
مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: «یکی از ضروریات تاریخ اسلام این است که
در 14 قرن قبل، محمد(ص) مبعوث به نبوت شده، کتابی آورده که آن را قرآن
نامیده، در طول حیاتش مردم را به آن شریعت دعوت کرده، نیز از مسلّمات تاریخ
است که با همین قرآن تحدّی کرده و آن را معجزه نبوت خود خوانده، نیز هیچ
حرفی نیست که قرآن موجود همان قرآنی است که او آورده و برای بیشتر مردم
معاصر خودش قرائت کرده است».(10)
حریف ناپذیرى قرآن با استدلال به روایات
1. حدیث ثقلین
قالَ
رَسُولُ اللَّهِ (صلى اللَّه علیه وآله): إِنِّی تارِکٌ فیکُمُ
الثِّقْلَیْنِ کِتابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُما
لَنْ یَفْتَرِقا حَتَّى یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ
بِهِما لَنْ تَضِلُّوا بحار الانوار، ج 2، ص 226 ؛ پیامبر (صلى اللَّه علیه
وآله) فرمود: من در بین شما دو چیز گرانبها را به ودیعه مىگذارم؛ کتاب
خدا (قرآن) و عترت و اهل بیتم. و هرآینه آنان از یکدیگر جدا نمىشوند تا
زمانى که در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند. اگر به این دو درآویزید و
چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد.
این حدیث را بسیارى از محدثین
شیعه و سنى نقل کردهاند، بهطورى که هیچ شک و شبههاى باقى نمىماند که
این سخن را رسول معظم اسلام فرموده است.
آن دو چیز گراسنگى که
پیامبر اکرم(صلى اللَّه علیه وآله) بجا گذاشته و درآویختن وچنگزدن به آن
دو، نجات از ضلالت و گمراهى در پى دارد، قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)
هستند.
اگر بگوییم قرآن تحریف شده، در آن صورت تمسک کردن بدان واجب
نیست؛ لکن حدیث ثقلین مىگوید چنگزدن به قرآن تا قیامت باقى است، بنا بر
این تحریف قرآن باطل است. زیرا اگر قرآن تحریف شده باشد، تکیه و تمسّک بدان
بىمعناست.
توضیح بیشتر:
این روایت مىگوید قرآن با عترت
همراه و این دو تا قیامت در بین مردم هستند؛ پس باید شخصى (عترت) باشد که
در کنار قرآن باشد و کتابى (قرآن) باشد تا در کنار عترت باشد (تا هر دو در
کنار حوض کوثر بر پیامبر اکرم -صلى اللَّه علیه و آله- وارد شوند) تا
چنگزدن به این دو، امت اسلام را از گمراهى نگه دارد.(این خود اثباتی بر زنده بودن و بر روی زمین بودن امام عصر(عج) می باشد.)
واضح است که
چنگزدن به عترت (ائمه علیهم السلام) به دوست داشتن آنان و پیروى کردن از
گفتار و رفتار آنان است نه در حضور ایشان بودن، چون براى همه مسلمانان در
تمام بلاد ممکن نیست -حتى در زمان حضور- در کنار آنها باشند. ما شیعیان هم
در زمان غیبت امام (علیه السلام) با دوست داشتن و پیروى از دستور آن
بزرگوار، به ایشان تمسک مىجوییم. اما چنگزدن و درآویختن به قرآن ممکن
نیست مگر با رسیدن به خود قرآن. پس باید قرآن در بین مسلمانان وجود داشته
باشد تا چنگزدن به آن امکان پذیر باشد و مردم گمراه نشوند. البیان، خویى، ص
211.
بنا بر این قرآنى که میان مسلمانان است تحریف نشده، زیرا اگر
تحریف شده بود پیامبر دستور نمىداد براى نجات از گمراهى به کتابى که تحریف
شده و گمراه کننده است چنگ بزنید. و این سخن لغوى است که از ساحت مقدس
رسول گرامى اسلام دور است.
-عرضه کردن روایات به قرآن
پیامبر
اسلام مىدانست که بعد از وفاتش، بعضى از اشخاص، روایات کذبى را به آن
حضرت نسبت خواهند داد، از این رو، براى به اشتباه نیفتادن امت اسلام،
پیامبر اکرم قرآن را میزان و وسیلهاى براى درست بودن و نبودن آنچه از او
نقل مىکنند قرار داد و فرمود: هر چه از من براى شما نقل مىکنند اگر موافق
کتاب خدا (قرآن) بود بپذیرید، اما اگر مخالف قرآن بود من آن را نگفته ام.
روایات
به این مضمون در کتابهاى حدیث زیاد است بهطورى که این روایات متواتر
است. رجوع شود به وسائل الشیعه، ج 27، طبع آلالبیت، باب وجوه الجمع بین
الأحادیث المختلفة. امام صادق (علیه السلام) فرمود: خَطَبَ النَّبِیُّ (صلى
اللَّه علیه وآله) بِمِنى، فَقالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! ما جائَکُمْ عَنِّی
یُوافِقُ کِتابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَما جاءَکُمْ یُخالِفُ کِتابَ
اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ. وسائل الشیعة، ج 27، ص 111، طبع آل البیت.
پیامبر
اکرم (صلى اللَّه علیه وآله) در منى خطبهاى خواند، سپس فرمود: اى مردم!
هر چه از من نقل شد براى شما که موافق قرآن است، پس من آن را گفتهام، و
آنچه نقل شد براى شما که مخالف قرآن است، هرگز من آن را نگفتهام.
اگر
قرآن تحریف شده، چگونه پیامبر صحت و سقم آنچه به او نسبت داده مىشود را
مشروط به موافقت و مخالفت با کتابى کرده که اصلاً درست و نادرست بودن خودش
معلوم نیست؟!
دین اسلام در دو چیز خلاصه مىشود:
1. قرآن؛
2. سنت پیامبر (صلى اللَّه علیه وآله).
و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) نیز در قالب قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مىباشد.
اگر
بگوییم قرآن تحریف شده دیگر از اسلام چیزى باقى نمىماند؛ چون قرآن معیارى
است، کهمىتوان با آن سنت واقعى پیامبر را از خرافات و زوائد جدا کرد،
اما با قرآن تحریف شده نمىتوان این سنجش را انجام داد.
دلیل عقلى
خداوند
متعال براى هدایت بشر همیشه پیامبران و کتابهاى آسمانى فرستاده است و
کاملترین و آخرین کتاب را براى هدایت بشر (قرآن) بر رسول گرامى اسلام نازل
فرمود و حضرت محمد (صلى اللَّه علیه و آله) را آخرین فرستاده خود قرار داد
که پس از او نه کتابى خواهد آمد و نه پیامبرى.
اگر این قرآن که
کتاب هدایت است تحریف شود و به پیامبرى هم که راه راست را به مردم نشان دهد
نیاید، مردم گمراه خواهند شد بدون اینکه در این گمراهى تقصیرى داشته
باشند؛ بلکه این گمراهى بهخاطر حفظ نشدن قرآن از طرف خداوند است و این امر
با ساحت اقدس الهى سازگارى ندارد. و این خلاف حکمت است و خداوند کار خلاف
حکمت نمىکند. در نتیجه باید قرآن از دست تحریف دور بماند.
در پایان
متذکر مىشویم که این بحث (تحریف ناپذیرى قرآن) در جواب مدعیان تحریف و
بعضى از یهود، نصارى و ... است که مىخواستند قرآن را تحریف شده جلوه دهند.
منابع:بنیاد علوم و معارف اسلامی
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
پی نوشتها :
1. حجر (7) آیه 9.
2. فصلت (41) آیه41 و 42.
3. تفسیر نمونه، ج1، ص 8 - 10؛ قرآن هرگز تحریف نشده، آیت الله حسن زاده، آملی ص 28.
4. تفسیر نمونه، ج11، ص 23.
5. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ص 24.
6. تفسیر نمونه، ج 11، ص 21 - 26.
7. قرآن هرگز تحریف شده؛ آیت الله خویی، بیان، ج 1، ص 305.
8. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان (ترجمه) ج 12، ص 150.
9. محمدهادی معرفت، مصونیت قرآن از تحریف، ص 69 (حاشیه حضرت امام بر کفایة الاصول، بحث حجت ظواهر.
10. آیت الله جوادی آملی، تسنیم، ج1، ص 99.
11. باب حادی عشر (اعتقادات صدوق)، ص 93.